بو اسماعیل عبدالله بن منصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه.ق/ ۱۰۰۶ م / ۴۰۵ خورشیدی. در شهر هرات درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه.ق/ ۱۰۸۸ م / ۴۸۷ خورشیدی در هرات) ملقب به شیخ الاسلام و معروف به خواجه عبدالله انصاری، پیر هرات ، پیر انصار و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک بود. او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهرههای شاخص و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق شناخته میشود که به عنوان مفسر قرآن، محدث، اهل فن جدل و استاد اخلاق، دستی بر آتش داشتهاست. عمده شهرت وی به خاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغزش، به خصوص در مدح و ثنای خدا به زبانهای عربی و فارسی بودهاست.
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که از صحابهٔ برجسته پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای خراسان (واقع در غرب افغانستان کنونی) متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو میسرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و آمالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی میکرد.
وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت و دو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشتهاست. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر میسرود، ولی بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کردهاست و از آن جملهاست ترجمهٔ املاء طبقاتالصوفیهٔ سلمی به گویش هراتی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشفالاسرار قرار گرفتهاست.
از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجاتنامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبتنامه، هفتحصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهینامه و صد میدان و مصیبت نامه را میتوان نام برد.