ریچارد دیوید باخ، زاده ی 23 ژوئن 1936، نویسنده ی آمریکایی است.باخ در اوک پارک ایالت ایلینوی به دنیا آمد و در سال 1955 به کالج دولتی لانگ بیچ رفت. او از همان دوران کودکی عاشق پرواز بود و اولین بار در پانزده سالگی پرواز با هواپیما را تجربه کرد.باخ به عنوان خلبان جنگنده به گارد ملی نیوجرسی پیوست و بعد از آن، در شغل هایی چون نویسنده ی فنی شرکت هوایی داگلاس و دبیر مجله ی Flying مشغول به کار شد.اکثر کتاب های باخ به گونه ای با پرواز مرتبط هستند، از داستان های اولیه ی او گرفته که تماما به پرواز با هواپیما می پردازند، تا آثار بعدی او که از پرواز به عنوان استعاره ای فلسفی بهره می جویند.گرچه او به هوانوردی علاقه فراوانی داشت با این حال همواره دوست داشت که بنویسد. در دوران دبیرستانش یکی از معلم‌های ورزش به ریچارد باخ کمک کرد تا به توانایی‌های بالقوه‌اش پی‌ببرد. از سال ۱۹۵۹ او عقایدی در مورد یک پرنده که می‌خواهد دیوارهای محدودیت را بشکند داشت، منظور کتاب جاناتان مرغ دریایی است که به فیلم هم درآمد. تقریباً تمام کتاب‌های او از هواپیما به‌عنوان وسیله‌ای برای رساندن یک پیام استفاده می‌کند. در گریز از منطقهٔ امن، وی کودکی‌اش را برای ما بازگو می‌کند. او در ۸ سالگی یکی از برادرانش، بابی را از دست داده است. از طریق این کتاب می‌توان فهمید که او برادری مسن‌تر از خود به نام روی داشته‌است. ریچارد باخ همسر دوم خود لسلی پریش را در سل ۱۹۷۳ در زمان فیلم‌برداری فیلم جاناتان مرغ دریایی که بر اساس کتاب خودش ساخته می‌شد، ملاقات کرد. البته او سازندگان فیلم را بخاطر تغییراتی که برای آن اجازه نگرفته بودند تحت پیگرد قانونی قرار داد. او مؤسس مذهب پرواز است که مریدانی هم بدور خود جمع کرده‌است.

از آثاری که به زبان فارسی ترجمه شده می‌توان به کتاب‌هایی از قبیل: جاناتان مرغ دریایی (آذرپاد)، پندار، یگانه، گریز از سرزمین امن، هدیه پرواز و فراسوی ذهنم اشاره کرد که در بیشتر آن‌ها، نویسنده به وسیله احساس پرواز در متن‌های خود با خواننده ارتباط خوبی برقرار می‌کند و در مورد شناخت خود، انتخاب و اختیار و در نهایت حقیقت زندگی بحث می‌کند.