
هوای کوچه (فریادی اَ بُن بست، برا کوچۀ بی تَه)
هیوا مسیح
… شعر کوچه محصول لحن است _ همان طور که شعر نیما و شاملو و … محصول نحو _ یکسره در دل زبان مردم کوچه از نو زاده می شود و برای این است که به آن رسمیت ببخشد و آن را از کوچه یعنی از حاشیه، به متن بیاورد…
شعر کوچه که روش بیانی و بستر زادن و زایندگی اش زبان مردم کوچه و لحن آنهاست، شورشی علیه فرمان شمس قیس دیروز و شمس قیس های امروز و عادت است و فراموشی.
[مقدمه کتاب]
دیوونه
وایّساده بود کنار خیابونو
سنگ می فروخ.
گفتم بهش:
-بیکاری مرد؟!
اوهونه گف:
آخه سگای زیادی بازَنو
سنگای زیادی بسّه؛
می خوام عدالتو برقرار کنم
این عدالتِ سگی رو!
مزخرف شعراش خصوصا این شعر