
کتاب آب
به کوشش هیوا مسیح
هیوا مسیح متولد سال ۱۳۴۴ است و علاوه بر عرصه شعر در زمینههای روزنامهنگاری، سینما، عکاسی، تئاتر، مجسمهسازی و نقاشی نیز فعالیت دارد.
«سه خشتی: ترانههای کوچک کرمانج»، «تبعید به شما»، «کتاب هیچ»، «شبانی که دستهای خدا را میشست»، «همسایه! چیزهایی امشب به یادم میآید»، «کتاب علتهای عشق»، «ببخشید، هواپیماهای ما شهر شما را ویران کردند» (نامهها و اشعار بچههای دنیا به پیرترین پدربزرگ دنیا)، «ما عشق را از بهشت به زمین آوردهایم»، «من از دنیای بی کودک میترسم»، «من پسر تمام مادران زمینم»، «کتاب فقیر»، «کتاب آب» و «گزین گفتار شمس تبریزی» عنوان برخی از آثار وی هستند.
به جای حرفهای همیشگی
آبها که در آغاز صاف و روشنند، تقدیر کدر شدن را به همراه دارند. هر آب رونده ای، در رفتن به سوی مرگ، زنده است. نگاه به آب، تماشای جریانی است رو به پایان.
نگاهی است به مرگ.
گاستون باشلار
آب از جوشش همی گردد هوا
وز هوا گردد ز سردی آب ها
بلکه بی اسباب و بیرون زین حکم
آب رویانید تکوین از عدم
تو ز طفلی چون سبب ها دیده ای
در سبب از جهل بر چسبیده ای
با سبب ها از مسبب غافلی
سوی این رو پوش ها زان مایلی
مولانا
ما فسرده ایم، پراکنده ایم. نه در بیابانهای بی پایان این جهان، بلکه در جاده ها و شهرهایی که بر شانه های بیابان ساختیم.
روزگاری آب، ما را به گرد هم جمع می کرد، و این تماشای انسان بود بر خودش. امروز با آبِ پراکنده، پراکنده تریم.
آب، فقر بزرگی ست که آدمی را به سوی خدا می برد.
هیوا مسیح
دیدگاهی بنویسید