
چشمهای سنگی و داستانهای دیگر از نویسندگان اروپای شرقی
لادا گالینا، ایوان وازوف، کارل چاپک و …
گزینش و ترجمه: قاسم صنعوی
بلغارستان و چک-اسلواکی، دو کشور اروپای شرقی که داستانهای کوتاهی از نویسندگانشان در نخستین بخش مجموعه حاضر آمده، دارای خاستگاههای متفاوتاند؛ یکی خطهای یکپارچه و بالنده به گذشته خود، گاه دارای چنان قدرتی که فرمانروایش عنوان تزار میگیرد و صربستان جنگاور را مطیع و منقاد میکند، و گاه دستنشانده همین هماورد شکست خورده میشود، و دیگری، یادگار دولت در خور توجه بوهم، سرنوشتهای مشابه مییابند: برای سدهها گرفتار بندهای همسایههایی مقتدر و حریص میشوند و مدتی بعد دو ایدئولوژی بسیار متضاد گرفتارشان میکند.
نویسندگانشان از این شرایط تأثیر میپذیرند و گاه با بیانی غمبار و زمانی با طنز، به توصیف روحیه و واکنش مردمان دیارشان میپردازند: زنی که برای خنککردن مسلسلها سطل سطل از جایی دور آب میآورد، و پیرزنی که نوه بیمادرش را با خطر نابودی روبهرو میکند تا پارتیزانی را برهاند، و دانشآموزانی که به سبب ابراز شادی در نابودی بیگانه اشغالگر، در برابر جوخه اعدام قرار میگیرند، و معلمی تا آن زمان نه چندان مطرح، که با تجلیل از اینان، احترام دیگر شاگردانش را جلب میکند و سرانجام، نویسندهای که دو جناح مخالف هم، در یک زمان او را به حلقآویزشدن تهدید میکنند و …
دومین دفتر این مجموعه به آثاری از نویسندگان کشورهای رومانی، لهستان، مجارستان و یوگسلاوی، دارای مردمانی از نژادهای متفاوت و روحیههای گوناگون، ولی سرنوشتهای کموبیش یکسان و همانند دیگر کشورهای اروپای شرقی ، اختصاص یافته است. همه گرفتار قیدهای همسایگان مقتدر، (اتریش-مجار، روسیه، عثمانی) کمتر زمانی از آرامش برخوردار بودهاند.
رومانی پیوسته تحت سلطه همسایهای قرار میگیرد. تقسیمهای چندگانه لهستان بر همه شناخته شده است. مجارستان دیرزمانی جزء جدایی ناپذیر اتریش مقتدر است. یوگسلاوی پس از جنگ جهانی اول از ترکیب اجباری پارههایی نامتجانس پدید میآید و سرانجام به همان پاره تقسیم میشود. داستانهای نویسندگان این خطهها نیز با شرایط اجتماعی-سیاسی دیار خود بیگانه نیستند و چه از دورانهای گذشته و چه از دوران معاصر حکایتها دارند…
دیدگاهی بنویسید